سالها قبل مرد خارکنی زندگی میکرد که یک خر پیر و لاغر داشت. خارکن روزها به صحرا میرفت و خارهایی را که در گوشه و کنار روئیده بود میکند و بر روی خر خود میگذاشت و به دهکدهای که در نزدیکی خانهاش بود میبرد و میفروخت و از این راه پولی به دست میآورد.
بخوانیدTag Archives: مکر
قصه کودکانه آموزنده: میهمان روباه / گاهی باید حیله و مکر مثبت داشت
یکی بود یکی نبود. توی یک جنگل پر از درخت، خرس و گرگ و روباهی زندگی میکردند. روباه از دست خرس و گرگ بیچاره شده بود؛ چون هرچه شکار میکرد، آن دو بهزور از او میگرفتند و روباه همیشه گرسنه میماند.
بخوانیدقصه کودکانه آموزنده: خرس و روباه / مکر و حیلهگری عاقبت خوشی ندارد
روزی روزگاری، توی یک جنگل سرسبز، درخت بزرگی بود. زیر این درخت، خرسی خانه ساخته بود. خانهی خرس گرمونرم بود و کوزهاش همیشه پر از عسل.
بخوانید5 داستان آموزنده درباره مکر، حیله و نیرنگ
مکر زشت جز صاحبش احدی را هلاک نخواهد کرد.
بخوانیدداستان کودکانه: روباه نخاله و یوزپلنگ وحشی || عاقبت مکر و حیله
سالها پیش روباه بزرگ و زیرکی در یکی از کوهستانها زندگی می کرد که حیوانات دیگر را خیلی اذیت می کرد و هر وقت گرسنه اش می شد به روستائی که نزدیک آن کوهستان واقع شده بود می آمد و مرغهای کشاورزان را می خورد...
بخوانید