قصه کودکانه: کتاب جنگل || ارزش کتاب، کتابخوانی و مطالعه در رشد کودک قصه های کودکانه 331 در یک روز قشنگ بهاری، خرگوش کوچولو بهطرف خانهی جوجهتیغی میرفت که از او دو تا سیب بگیرد. توی راه آواز میخواند و با پروانهها بازی میکرد. همینطور که راه میرفت ناگهان پایش به چیزی خورد. به زمین که نگاه کرد دید یک کتاب روی زمین افتاده. بخوانید