آنطرف جنگلهای پردرخت، بعد از رودخانههای پرآب، پای یک کوه بلند، دهکدهی کوچکی بود. توی این دهکده، رسم بود که پیرمردها و پیرزنهایی که نمیتوانستند کار بکنند را به جنگل میبردند و آنها را همانجا میگذاشتند و برمیگشتند.
بخوانیدTag Archives: مشورت کردن
داستان آموزنده کودک: کرهاسب و رودخانه || ارزش مشورت و فکر کردن
داستان آموزنده: دردهی که میان کوهها و تپههاست، اسبهای زیادی زندگی میکنند. مردم ده، از این اسبها برای شخم زدن زمین و کشیدن گاریهایشان استفاده میکنند.
بخوانید