«ننلی» پنجساله شده بود؛ اما هنوز مثل بچههای خیلی کوچک، رفتار لوسی داشت. همیشه دوست داشت به مادر یا پدر یا مادربزرگش بچسبد و یکلحظه از آنها جدا نشود. پدر و مادر ننلی در یک محل دور از خانه کار میکردند و او که پیش مادربزرگ بود از صبح تا شب به مادربزرگ بیچاره میچسبید.
بخوانید