یک آقا تلفن بود که روی یک میز زندگی میکرد. میز کجا بود؟ توی یک اتاق. اتاق کجا بود؟ توی یک خانه.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : مامان
قصه کودکانه: من مامانمو خیلی دوست دارم!
مامانم منو خیلی دوست داره! اون همیشه حسابی کار میکنه و من ازش کلی چیز یاد میگیرم! وقتی مامانم آشپزی میکنه، منم ازش آشپزی یاد میگیرم!
بخوانیدداستان کودکانه کلاه نوروزی مامان مرغه
وقت بهاره. خورشید داره توی مزرعهی سرسبز میتابه!! شکوفههای صورتی گلها دارن آروم آروم باز میشن!!! برگ جدید درختان داره در میاد!! معلومه که بهار داره از راه میرسه!!
بخوانیدقصه کودکانه مامان مرغه سرش شلوغه
مامان مرغه روی تخم مرغهاش نشسته بود! اون حسابی صبر کرده بود تا جوجههای نازش، تخمها رو بشکونن و بیان بیرون!
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: ماه مبارك رمضان + 4 قصه دیگر / با صدای: مریم نشیبا #16
فهرست قصه های این مجموعه: 1- ماه مبارك رمضان 2- باران بهاری 3- كاج گریان 4- ترك كردن عادت بد 5- كی مامان بزی رو دیده؟
بخوانید