قصه فانتزی نوجوانان: وسط شهر زیبای لندن، خانهای بود که در آن، خانوادۀ «دارلینگ» زندگی میکردند. وِندی و دو برادرش «جان» و «مایکل» اتاق مشترکی داشتند. شبی از شبها وقتیکه بچهها به خواب رفته بودند، پیتر پن و دوستش تینکربل بهطرف اتاق بچهها پرواز کردند.
بخوانیدTag Archives: قصه فانتزی
شعرقصه خیالانگیز کودکان: پریا خونهشون کجاست؟
شعرقصه فانتزی کودکان: تو باغ سبز رنگارنگ خواهربرادری زرنگ یه خونه داشتن توی باغ که شب روشن بود با چراغ
بخوانیدعروس گلها: قصه ای رویایی از افسانه های هانس کریستین اندرسن
عروس گل ها داستان یک دختر بندانگشتی زیبا و ریزه میزه به نام تامبلینا است که با ماجراهای بسیاری روبرو می شود. اول از همه یک قورباغه زشت او را می دزدد تا وقتی که با پرستوی مهربان به سرزمین های دور سفر می کند...
بخوانیدقصه فانتزی، آلیس در سرزمین عجایب، جلد 39 کتابهای طلایی برای نوجوانان
آلیس زیر یک درخت دراز کشیده بود و داشت یک کتاب می خواند که یکدفعه چشمش به یک خرگوش افتاد. خرگوش عجله داشت و مدام به ساعتش نگاه می کرد. آلیس خیلی تعجب کرد. برای همین به دنبالش رفت و وارد سرزمین عجایب شد.
بخوانیدآیا خواندن قصه ها و افسانه ها برای کودکان زیان آور است؟
چرا عده ای می گویند بچه ها نباید قصه های پریان و افسانه بخوانند؟ آیا خواندن قصه های خیالی و داستان های فانتزی برای کودکان زیان بار است؟
بخوانید