میمون از حیوانات پرسید: شما می دونید چرا توی این جنگل هیچ پروانه ای نیست؟
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : قصه صوتی
قصه صوتی: خونهی خاله کدوم وره؟ / با صدای مریم نشیبا
آقا کلاغه خیلی ناراحت بود. او دلش برای خاله اش تنگ شده بود. او دلش می خواست پرواز کند و برود پیش خاله اش.
بخوانیدقصه صوتی: خونه تکونی / با صدای مریم نشیبا
توی جنگل غلغله ای برپا بود. سال نو نزدیک بود و همه ی حیوانات مشغول خانه تکانی بودند.
بخوانیدقصه صوتی «دفتر مشق» با صدای مریم نشیبا
مدرسه ها باز شده بود و حمید کوچولو ناراحت بود. مریم و حامی خواهر و برادر حمید هستند...
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: «بزبز قندی» / با صدای صداپیشگان قدیمی
روزی روزگاری در یک جنگل سبز یک بزبزقندی با سه بزغالش زندگی میکردن . بزبز قندی اسم بچه هاش رو گذاشته بود : شنگول ، منگول و حبه انگور . بز بز قندی همیشه بچه ها رو نصیحت میکرد و میگفت هرگز در را به روی کسی که نمیشناسند باز نکنند و خیلی مواظب آقا گرگه باشند .
بخوانید