پیرمرد مهربان آرزو داشت دریا را ببیند. برای همین سوار قایقش شد و از راه رودخانه به دریا رسید. پیرمرد با یک نهنگ دوست شد و مدت ها به او سر می زد. یک روز هم نهنگ برای دیدنش به رودخانه آمد و ...
بخوانیدTag Archives: قصه تصویری کودک-قصه های کودکانه
کتاب قصه «سفیدبرفی» و هفت کوتوله برای کودکان
سفیدبرفی دختر یک پادشه بود اما نامادری اش به زیبایی او حسادت می کرد.برای همین او را به جنگل فرستاد تا بمیرد. اما سفیدبرفی به خانه هفت کوتوله رفت و زنده ماند ....
بخوانیدقصه مصور کودکانه: روزی که خورشید را دزدیدند / آن کس که نداند …
یک روز حیوانات مزرعه متوجه می شوند که یک نفر خورشید را دزدیده است. اما کسی خورشید را نزدیده بود بلکه خورشیدگرفتگی رخ داده بود ...
بخوانیدکتاب داستان جزیره اسرارآمیز: نوشته ژول ورن – جلد 17 کتابهای طلائی برای نوجوانان
مسافران یک بالن هوایی بر فراز دریا دچار حادثه می شوند و بالن آنها در جزیره ای دورافتاده و خالی از سکنه سقوط می کند.در ابتدا خود را تنها می یابند اما حوادثی که برایشان اتفاق می افتد کم کم به آنها می فهماند که تنها نیستند . بلکه یک نفر دیگر نیز در جزیره است و مراقب آنهاست...
بخوانیدقصه کودکانه خانم نی بِل: خرگوش مهربان مزرعه توت جنگلی
خانم نِی بِل یه خانم خرگوش مهربونه که به همراه سه تا بچه هاش در مزرعه شاه توت زندگی میکنه . تا اینکه یک روز بچه هاش مریش میشن ...
بخوانید