Tag Archives: قصر

کتاب قصه خیالی کودکانه: زیبای خفته / عشق، خفته را بیدار می کند

کتاب قصه کودکانه فانتزی خیالی زیبای خفته ایپابفا (6)

در روزگاران بسیار دور امیری با زن خود، تنها آرزویشان داشتن یک فرزند بود. سال‌ها گذشت تا این‌که زن امیر بچه‌ای به دنیا آورد. این بچه یک دختر زیبا برد. امیر برای شادی هر چه بیشتر، جشن بزرگی برپا کرد و تا می‌توانست از مردم دعوت کرد به جشن او بیایند.

بخوانید

داستان کودکانه: وروجک به قصر می‌رود || هیچ جا مثل خانه نمی‌شود.

کاور کتاب داستان کودکانه وروجک به قصر می‌رود

اِدِر نجار ماهری بود و برای وروجک تاب قشنگی درست کرده بود. وروجک ساعت‌ها روی تاب می‌ایستاد و با لذت تاب می‌خورد و در این مدت استاد نجار از قصر شاهزاده خانم صحبت می‌کرد. چند سالی بود که شاهزاده خانمی در نزدیکی استاد نجار زندگی می‌کرد.

بخوانید