Tag Archives: قرقاول

کتاب قصه کودکانه قدیمی: روباه غمگین / هیچکس حرف دروغگو را باور نمی کند

کتاب قصه کودکانه قدیمی روباه غمگین نشر بامداد (10)

روباهی به نام «فِرِدی» در جنگل وسیعی زندگی می‌کرد. روزی از روزها «فردی» پشت درخت کهن‌سالی پنهان شد و با دقت تمام به اطراف نظر انداخت. ناگهان چشمش به قرقاول قشنگی که «پت» نام داشت افتاد که آرام‌آرام قدم مي‌زد.

بخوانید

افسان‍ه‌ هایی از بومیان استرالیا: افسانه مسکن ماهی‌خوار

افسانه-استرالیا-افسانه-مسکن-ماهی‌خوار

یک روز یک ماهی‌خوار استرالیائی تصمیم گرفت که از گودال آب نزدیک کپرگاه خود ماهی بگیرد. مقداری پوست تلخ درختان را از جنگل نزدیک جمع‌آوری کرد و آن‌ها را در آب گودال گذاشت؛ زیرا می‌دانست که تلخی آن‌ها ماهی‌ها را مسموم می‌کند

بخوانید

قصه کودکانه: زشت‌ترین صدا | عشق و محبت مهمتر از زیبایی است!

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-زشت‌ترین-صدا

روزی بود و روزگاری. در دشتی بزرگ، دو قرقاول زندگی می‌کردند. یک روز آقای قرقاول به خانم قرقاول گفت: «من زیباترین پرنده‌ی این دشت هستم. به نظر تو این‌طور نیست؟» خانم قرقاول گفت: «بله جانم. همین‌طور است.»

بخوانید