داستان کوتاه: کلاغ هندی / فرشته مولوی داستان کوتاه 488 به آواز کلاغی بر شاخهی بیدی، به رقص نور بر سایهی رویا، به بوی صبح گرمسیری؛ در دهلی از خواب بریدم. بیداری. بهار. بیداری بهار. سرخوشی سفر. بخوانید