کتاب داستان کودکانه: پینگو از خانه فرار میکند داستان مصور کودکان 494 پینگو به بشقاب پر از غذای مقابلش خیره شده بود. او تازه مقداری شیرینی را مخفیانه خورده بود و احساس گرسنگی نمیکرد. مادرش با ناراحتی پرسید: «حالت خوب است، پینگو؟» بخوانید