تو روستای مسعود اینا و علی اینا برف زیادی آمده بود. بله، بچهها! برف زیادی باریده بود و هوا هم حسابی سرد شده بود و مسعود و علی میخواستند آدمبرفی درست بکنند.
بخوانیدTag Archives: غذا دادن به حیوانات
قصه کودکانه پیش از خواب: شیاوخو و قناری کوچولو
در شرق ایالت «سیچوان» یک کوه خیلی بزرگ و معروفی قرار دارد به نام «دباشان». در پای این کوه یک دهکدهی کوچک و زیبا قرار دارد به نام «بینگشین». در میان بچههای خوب این دهکده، «شیاوخو» پسر مهربان و نیکوکاری بود که همه او را دوست میداشتند.
بخوانیدداستان زیبا و آموزنده: شاهزاده و روباه || قصه شب برای کودکان
روزی روزگاری در شهری بزرگ، پادشاهی زندگی میکرد که خداوند به او پسری داد؛ اما چند روزی از تولد فرزندش نگذشت که پادشاه همسرش را از دست داد.
بخوانیدقصه کودکانه: آدم برفی / به حیوانات کمک کنیم
زمستان شده و بچه ها یک آدم برفی قشنگ می سازند. اما چشم و دماغ آدم برفی گم می شود. آنها شب منتظر می مانند تا ببینند چه کسی آدم برفی آنها را خراب می کند تا اینکه بالاخره می فهمند کار چه کسی است...
بخوانید