بایگانی/آرشیو برچسب ها : شته

قصه های پریان: سبزهای کوچولو || اعتراض یک شته

قصه-های-پریان-هانس-کریستین-اندرسن-سبزهای-کوچولو

روی هره‌ی پنجره، بته‌ی گل رُزی بود. یک هفته پیش سالم به نظر می‌آمد و پر از غنچه بود؛ و حالا پژمرده می‌نمود، چیزیش شده بود. سربازها روی بته جا خوش کرده بودند، مثل خوره به جانش افتاده بودند. نسبتاً زیاد بودند و لباس یک‌شکل سبزرنگ به تن داشتند. با یکی از آن‌ها حرف زدم؛ سه روزش بود و همین حالا هم پدربزرگ بود.

بخوانید