Tag Archives: شاپرک

قصه کودکانه سه تا دوست / کفشدوزک بی خال و شاپرک بی بال

قصه کودکانه سه تا دوست / کفشدوزک بی خال و شاپرک بی بال 1

یکی بود، یکی نبود. یک کفشدوزک بود که خال نداشت. یک شاپرک بود که بال نداشت. یک جیرجیرک هم بود که حال نداشت. یک روز، کفشدوزک بی‌خال و شاپرک بی‌بال و جیرجیرک بی‌حال به هم رسیدند. از حال و احوالِ هم پرسیدند. حرفی زدند و حرفی شنیدند.

بخوانید

قصه کودکانه: خانه تازه شاپرک کوچولو || هیچ جا خانه‌ی آدم نمی‌شود

قصه-کودکانه-خانه-تازه-شاپرک-کوچولو

در یک روز قشنگ و آفتابی بهار، شاپرک کوچولویی، وقتی پروازکنان از روی باغی می‌گذشت، به زیر پایش نگاه کرد و از دیدن درختان سرسبز و پرشکوفه ی باغ و جویبار زیبایی که از میان آن می‌گذشت آن‌قدر خوشحال شد که پایین آمد، پایین و پایین‌تر، و روی شاخه‌ی درختی نشست.

بخوانید