بایگانی/آرشیو برچسب ها : سکه

داستان کودکانه: سکه‌ هایی از ستاره / پاداش خوب نیکوکاری /

داستان کودکانه: سکه‌ هایی از ستاره / پاداش خوب نیکوکاری / 1

روزی روزگاری دختر کوچکی بود که پدر و مادرش مرده بودند و او جایی را نداشت که شب را در آن به صبح برساند. او چیزی نداشت که روی آن بخوابد و به‌جز لباس‌های تنش و یک تکه نان کوچک که یک نفر از روی ترحم به او داده بود، چیز دیگری نداشت.

بخوانید

قصه کودکانه سکه‌ها و قلک برای پیش از خواب

قصه-کودکانه-شب-سکه‌ها-و-قلک

روزی از روزها دو تا سکه‌ی پنج‌تومانی و ده‌تومانی توی یک اتاق بازی می‌کردند. آن‌ها گوشۀ اتاق این‌ور و آن‌ور می‌رفتند و می‌گفتند و می‌خندیدند. در این وقت پنج‌تومانی به ده‌تومانی گفت: «می‌آیی ازاینجا بیرون برویم؟»

بخوانید