روزی پلنگی به نام باگیرا برای شکار به جنگل رفته بود که ناگهان صدای گریۀ عجیبی را از سمت رودخانه شنید و رفت تا ببیند که صدا از کجاست. ناگهان پسربچهای را داخل سبدی دید که داشت گریه میکرد. با خودش گفت: اوه ...این بچۀ آدمیزاد است...
بخوانیدTag Archives: رودیارد کیپلینگ
داستان «کیم»، جلد 45 از مجموعه کتابهای طلایی – نوشته رودیارد کیپلینگ
کیم یک پسر انگلیسی است که پدر و مادرش را از دست داده و در زمان حکومت انگلیسی ها در پاکستان که روزگاری جزو هندوستان بود زندگی می کند. او پسر ماجراجویی است و با حوادث بسیاری روبرو می شود.
بخوانید