قصههای لافونتِن: داستان بلوط و کدو || کار خدا حساب دارد قصههای لافونتن 117 داستان آموزنده: یک مرد دهاتی در راه به باغی رسید. خواست کمی بیاساید چشمش به بوتۀ کدویی افتاد که بر ساقۀ نازک آن کدویی بسیار بزرگ روییده بود. بخوانید