سالهای سال پیش، توی یک دریای بزرگ، نهنگ خیلیخیلی بزرگی زندگی میکرد. دم نهنگ خیلی قوی بود، دندانهایش تیز بودند و دهانش بهاندازهی دروازهی یک شهر باز میشد.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : داستان خیالی
قصهی خیالی کودکانه: سفر به سرزمین ابرها || در سرزمین پریان
یک روز که تام و خواهرش «هالی» در باغ بازی میکردند یکی از دندانهای تام افتاد. هالی گفت: «مواظب باش این دندان را گم نکنی، آن را توی یک لیوان آب بگذار تا پری دندانها بیاید و آن را با خود ببرد.»
بخوانیدآیا خواندن قصه ها و افسانه ها برای کودکان زیان آور است؟
چرا عده ای می گویند بچه ها نباید قصه های پریان و افسانه بخوانند؟ آیا خواندن قصه های خیالی و داستان های فانتزی برای کودکان زیان بار است؟
بخوانید