Tag Archives: داستان ترسناک

داستان کودکانه دلهره‌آور: درخت اسرارآمیز || قصه شب برای کودکان

قصه-شب-کودکانه-درخت-اسرارآمیز

داستان ترسناک کودک: وقتی‌که تامی چشم‌هایش را به‌آرامی باز کرد و از پنجره‌ی اتاق‌خوابش به بیرون نگاه کرد، دید یک درخت بلوط بسیار بزرگ در آنجا سبز شده که قبلاً آنجا نبود. چون اگر این درخت قبلاً آنجا بود، تامی آن را دیده بود

بخوانید

داستان کوتاه ترسناک «هاشیما» / امیرعلی الماسی

داستان-کوتاه-هاشیما

شخصیت اول داستان: «سلام جرج» جرج: «سلام! چرا انقدر لاغر شدی؟! کجا بودی این همه مدت؟ بیا تو…» قضیه خیلی مفصله. بیا یه لیوان آب بخور! من، تو مخمصهٔ بزرگی افتادم. اگه تا سه روز دیگه از من خبری نشد این نامه رو پست کن به آدرسی که برات نوشتم.

بخوانید