آوردهاند که در زمان قدیم مؤذن زشت آوازی بود که علاقهی فراوانی به اذان گفتن داشت. هرروز به مسجد میرفت و با صدای زشت و گوشخراشش اذان میگفت.
بخوانیدTag Archives: خوش صدا
قصه کودکانه: بَندیِ آوازخوان || کرم کوچولوی خوش صدا
یکی بود یکی نبود. کرم سفید کوچولویی بود که همه او را «بَندی» صدا میکردند. چون تمام تنش بندبند بود. بندی کوچولو خیلی دوست داشت آواز بخواند. برای همین هم از صبح تا شب همینطور یکسره آواز میخواند؛ اما چه فایده! هیچکس صدای آواز بندی کوچولو را نمیشنید.
بخوانید