Tag Archives: خوابیدن

سارا دختر مهربون و خوبی بود. هیچ‌وقت کسی رو اذیت نمی‌کرد، عاشق بازی بود، همیشه سر وقت، غذا می‌خورد، به‌موقع هم می‌خوابید.

خورشید هنوز از خواب بیدار نشده بود که یک جغد، پروازکنان و خسته از گردش شبانه‌ی خود به خانه برگشت و روی درختی نشست تا به خواب عمیق و آرامی فرورود.

مورچه، کفشدوزک و عنکبوت سه دوست هستند، که یکی از شب های پر ستاره بی خواب شدند و بعد از اجازه گرفتن از مادرهاشون تصمیم گرفتند، که شب رو بیدار بمونن و یک شب پر از ستاره رو تجربه کنند اما خواب آیا به اونها اجازه میده که بیدار بمونند؟

آن شب پدر پینگو بیرون رفته بود. درحالی‌که بچه‌ها با خوشحالی با یکدیگر، بازی می‌کردند، مادر از اوقات فراغتش لذت می‌برد. ولی طولی نکشید که پینگو و پینگا با یکدیگر دعوا کردند.