Tag Archives: خارپشت

کتاب قصه کودکانه: چوب‌ دستی نجات / فکر عاقلانه و قلب مهربان لازم است!

کتاب قصه کودکانه چوب‌دستی نجات (1)

خارپشتی به خانه می‌رفت. در راه خرگوشی به او رسید و باهم به راه افتادند دوتایی راه رفتن، راه کوتاه‌تر به نظر می‌رسد. راه تا خانه دور بود ولی آن‌ها راه می‌رفتند و باهم صحبت می‌کردند. در پهنای جاده چوبی افتاده بود.

بخوانید

کتاب قصه کودکانه قدیمی: ماجراهای پوگو / سگ کوچولوی ماجراجو

کتاب قصه کودکانه قدیمی: ماجراهای پوگو / سگ کوچولوی ماجراجو 1

دوست پاپی او را صدا کرد و گفت: «آهای پاپی، بیا باهم توپ‌بازی کنیم.» اما پاپی اصلاً دلش نمی‌خواست دنبال توپ بدود. با خودش گفت: - «دنبال توپ دویدن هم شد بازی؟ من باید بروم و برای خودم گردش کنم.»

بخوانید

قصه کودکانه: دوست تیغ‌دار | به یکدیگر کمک کنیم

قصه-کودکانه-پیش-از-خواب-دوست-تیغ‌دار

تیغ پشت یک جوجه‌تیغی کوچولو بود. خیلی هم شادوشنگول بود. دوست داشت دائم این‌طرف و آن‌طرف بدود، بازی کند و بخندد. یک روز او خرگوش کوچولوها را دید که قایم باشک بازی می‌کردند. مدتی ایستاد و نگاهشان کرد. خیلی از آن بازی خوشش آمد و گفت: «چه جالب، منم بازی!»

بخوانید

کتاب قصه کودکانه: خانه جدید خارپشت || از زندگی نترس! با مشکلات روبرو شو!

کتاب قصه کودکانه خانه جدید خارپشت ایپابفا (19)

وقتی خانه‌ی جدید و زیبای خارپشت کوچولو ساخته شد، دوستانش آمدند و خانه‌ی جدید را به او تبریک گفتند. اما چندان نگذشت که باد و باران و آفتاب، شکاف بزرگی در سقف آن ایجاد کرد. خارپشت کوچولو تسلیم نشست و دست‌به‌کار تغییر سقف شد.

بخوانید