قصه کودکانه: عمو نوروز و حاجیفیروز | داستان تحویل سال نو شعر کودکانه 3,277 یکی بود، یکی نبود، زیر گنبد کبود، عمو نوروزی بود، سالی یک روزی بود. چند روز، قبل از نوروز، زنهای ایران، پیر و جوان، میکردند جارو، اتاق و پستو، پاک میکردند شیشهها، برق میانداختند به آنها. بخوانید