Tag Archives: جی. دی. سالینجر

داستان کوتاه «یک روز خوش برای موزماهی» / جی. دی. سالینجر

داستان-کوتاه-یک-روز-خوش-برای-موزماهی

نود و هفت تبلیغات‌چیِ نیویورکی توی هتل بودند و خطوطِ تلفنیِ راهِ دور را چنان در اختیار گرفته بودند که زنِ جوانِ اتاق شمارهٔ ۵۰۷ مجبور شد از ظهر تا نزدیکی‌های ساعت دو و نیم به انتظار نوبت بماند. اما بی‌کار ننشست.

بخوانید