جیرجیرک و مورچهای باهم همسایه بودند. جیرجیرک تمام تابستان را آواز خوانده بود و آذوقهای برای زمستان جمعآوری نکرده بود ... پائیز فرارسید ...
بخوانیدTag Archives: جیرجیرک
قصه کودکانه شب: جیرجیرک و مورچه / از امروز به فکر فردا باش
در جنگلی زیبا و سرسبز یک جیرجیرک و یک مورچه در کنار هم خانه داشتند. آنها همسایه بودند. تابستان که هوا خوب بود و آفتاب روی شاخههای درختها میتابید، جیرجیرک روی شاخهها مینشست و آواز میخواند
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: جیرجیرک آوازخوان و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #55
فهرست قصه های این مجموعه: 1- جیرجیرک آوازخوان 2- چاه و منار 3- در دیزی بازه، حیای گربه کجاست؟ 4- من آرزو دارم 5- مومو و نمدی
بخوانیدقصه کودکانه: جیرجیرک کوچولو || هرکسی را بهر کاری ساختند.
جیرجیرک چشمهای کوچولو و قشنگش را باز کرد و دید وقتش شده، موقع جیرجیر کردن است. جیرجیرک کوچولو همینکه میدید خورشید خانم میرود تا بخوابد، میفهمید که شب شده و موقع جیرجیر کردن است.
بخوانید