قصه کودکانه: جک سادهدل || هانس کریستین اندرسن قصه های هانس اندرسن 190 سالها پیش، در سرزمینی ییلاقی قلعهای قدیمی بود که ارباب پیری در آن زندگی میکرد. ارباب پیر دو پسر داشت که خودشان را خیلی باهوش و زرنگ میدانستند. آنها میخواستند به خواستگاری دختر حاکم بروند. بخوانید