Tag Archives: جنگ تحمیلی

داستان: به یاد پدرم | حس نبودن پدر از دریچه نگاه یک فرزند شهید

داستان کودکانه به یاد پدرم- خاطرات فرزند شهید (14)

زمستان سال ۶۲ در حال گذشتن بود و شکوفه‌های درختان، مژده‌ی زندگی دوباره را می‌دادند. سوز و سرمای برف داشت جای خود را به نسیم باطراوت بهار می‌داد. در آن سال‌ها ما، در قرچک ورامین زندگی می‌کردیم که زمستانش سرد و بهارش زیبا بود.

بخوانید