Tag Archives: تقدیر

قصه صوتی قدیمی: پسرک چشم آبی || با صدای بیژن مفید

قصه-صوتی-کودکانه-پسرک-چشم-آبی-کاور

پسرك در رختخواب غلتی زد. خنکای سحر از پنجره می‌آمد. آسمان سحر، آبی بود، با ستاره‌های درخشان آبی. پسرك لحاف را روی دوش خود کشید، گرمای رختخواب او را به خواب می‌برد که خروس از انتهای باغ، با صدای جوانش خواند...

بخوانید

قصه‌های شیخ عطار: تجارت و شانس || تا خواست خدا چه باشد…

قصه‌های شیخ عطار: تجارت و شانس || تا خواست خدا چه باشد...

روزی بود، روزگاری بود. در زمان قدیم مردم از اوضاع شهرهای دیگر خیلی دیر باخبر می‌شدند و بازرگانان برای اینکه بتوانند در کارشان تصمیم بگیرند بیشتر خودشان به این شهر و آن شهر می‌رفتند و جنس می‌فروختند و جنس می‌خریدند.

بخوانید

قصه کودکانه: پسرک چشم آبی || رضا به قضای خدا

قصه-صوتی-کودکانه-پسرک-چشم-آبی-کاور

خروسی از خانه‌ی همسایه خواند. پسرك در رختخواب غلتی زد. خنکای سحر از پنجره می‌آمد. آسمان سحر، آبی بود، با ستاره‌های درخشان آبی. پسرك لحاف را روی دوش خود کشید، گرمای رختخواب او را به خواب می‌برد که خروس از انتهای باغ، با صدای جوانش خواند.

بخوانید