جِری، موش کوچولو، یک روز صبح زود از خواب بیدار شد و از لانهاش بیرون رفت. درِ آشپزخانهی بزرگ باز مانده و نسیم لطیف و خنک بهاری به درون میوزید.
بخوانیدTag Archives: تام و جری
قصه کودکانه تام و جری در تمیز کردن خانه || ماجراهای موش و گربه
تام و جری مانند همیشه مشغول دنبال کردن هم بودند. آنها سروصدای زیادی به راه انداخته بودند. در همین حال خانم خانه بهآرامی آشپزخانه را تمیز میکرد و سرگرم برق انداختن کف آنجا بود.
بخوانیدقصه کودکانه تام و جری در ساحل دریا || ماجراهای موش و گربه
تام یک گربۀ خاکستریِ خانگی است. او به شیطنت معروف است. جری، موش قهوهای، لحظهای از دست او راحت نیست. البته گاهی جری چنان تام را اذیت میکند که گربۀ خاکستری چارهای جز تنبیه موش قهوهای ندارد.
بخوانیدقصه کودکانه تام و جری مریض میشوند || ماجراهای موش و گربه
قصۀ گربه خاکستری و موش قهوهای از آنجا شروع میشود که یک روز مثل همیشه تام داشت از زور بیشترش استفاده میکرد و مشغول اذیت کردن جِری بود.
بخوانیدکتاب داستان کودکانه: تام و جری و برادرزادۀ شکمو
یک روز جِری، موش قهوهای کوچولو در اتاقش نشسته بود که صدای در به گوشش خورد. در را که باز کرد، برادرزادهاش را دید. برادرزاده که اسمش «پانی» بود، نامهای از طرف پدر و مادرش به همراه داشت.
بخوانید