در روزگاران قدیم سگی بود که وحشی و بیادب بود. این سگ هر کس را که از کنارش میگذشت گاز میگرفت. صاحب سگ زنگولهای به گردن سگ انداخت تا مردم از دور صدای زنگوله را بشنوند و به سگ نزدیک نشوند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : بی ادب
قصه کودکانه: دو بچهگربه کوچولو || تفاوت بچۀ باادب و بچۀ بیادب
داستان کودک: صبح بود. دو بچهگربۀ کوچولو منتظر صبحانهشان بودند. یکدفعه، بچهگربۀ سیاه با بداخلاقی گفت: من صبحانه، ماهی میخواهم! همین حالا هم میخواهم! راستش بچهگربۀ زرد هم دلش ماهی میخواست؛
بخوانید