گلپیش و نازپیش گوشهی آشپزخونه خوابیده بودن. اونها دو تا بچهگربهی قشنگ و نازنازی بودند که اول توی کوچه زندگی میکردند. حالا تو خونه ی پریسا کوچولو.
بخوانیدTag Archives: بچه گربه
قصه کودکانه آموزنده: گربه کوچولوی ترسو / با کی دوست بشیم؟ از کی بترسیم؟
کنار یک جنگل سبز، بچهگربهی قشنگی با مادرش زندگی میکرد. گربه کوچولو، همیشه سرش را بالا میگرفت و تند و تند پشت سر مادرش راه میرفت. هرکس که او را میدید با خودش میگفت: «این بچهگربهی قشنگ چقدر شجاع است.»
بخوانیدکتاب قصه کودکانه: سرگذشت شیطونک / بچهگربهی شیطون
در روزگاران گذشته سه بچهگربهی زیبا با نامهای پیشی و میشی و شیطونک زندگی میکردند که پشمهای کوتاه و خیلی زیبایی داشتند و سرگرمیشان سرسره بازی و خاکبازی بود.
بخوانیدقصه های صوتی کودکانه: نی نی سنجابه و 5 قصه دیگر / با صدای: مریم نشیبا #8
فهرست قصه های این مجموعه: نینی سنجابه / شهر پر از دود / دندان های موش / خواب زمستانی / اولین برف زمستان / آرزوی گربه کوچولو
بخوانید