برف سفیدی سرتاسر کوهستان را پوشانده بود و هیچ موجود زندهای دیده نمیشد. اما، روباه مکاری که خیلی گرسنه بود در میان برف و یخ به دنبال غذا میگشت. روباه مکار میدانست که خانه مرد شکارچی در همان دوروبر است. حتماً او هم برای شکار از خانه بیرون رفته است.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : برف
قصه کودکانه پیش از خواب: آدم برفی بدون چشم
«زود باشید بیایید اینجا زود باشید!» یک دسته بچههای قد و نیمقد باهم در حال بازی کردن و خندیدن بودند. یکی از آنها با دیدن آدمبرفی سفید و زیبا بچههای دیگر را خبر کرد تا بیایند و از نزدیک او را تماشا کنند.
بخوانیدقصه کودکانه شب: بازی های زمستانی / مواظب باشید روی برف لیز نخورید
از شب قبل داشت برف میبارید و همهجا پر از برف بود. بچهها با خوشحالی به مدرسه رفتند. آقای معلم گفت: اگر بچههای خوبی باشید میتوانید بعد از کلاس به حیاط بروید و برفبازی کنید.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: درختان شهر و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #58
فهرست قصه های این مجموعه: 1- درختان شهر 2- سفر برفی 3- شیر و پشه و عنکبوت 4- گاری و کره اسب 5- افسانه ای از ویتنام
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: جان مریم و 4 قصه صوتی دیگر / با صدای: پگاه قصهگو #56
فهرست قصه های این مجموعه: 1- جان مریم 2- امیر کوچولو 3- برف نو 4- افسانه ای از افغانستان 5- بوی خوش زمستان، بوی گل یخ
بخوانید