Tag Archives: بدی کردن

داستان آموزنده دوست باوفا /ماجراهای سگ و گنجشک / بدی نکن تا بدی نبینی

داستانهای-گریم-قصه-های-شب-برای-کودکان-دوست-باوفا

روزی، روزگاری سگی بود که صاحب بدی داشت. سگ بیچاره همیشه گرسنه بود. روزی دیگر طاقتش تمام شد و نتوانست این وضع را تحمل کند و از آنجا رفت. در بین راه به گنجشکی رسید. گنجشک به سگ گفت: «ای سگ عزیز! چرا این‌قدر ناراحتی؟!»

بخوانید

قصه‌های لافونتِن: داستان ماده‌شیر و خرس || هرکه بد کند بد می‌بیند

قصه-های-لافونتن-داستان-ماده‌شیر-و-خرس

داستان آموزنده: ماده‌شیری در جنگل، بچۀ خود را از دست داد. در دوری او آه و ناله‌اش به آسمان‌ها رفت. شب و روز فریاد می‌کشید و زاری می‌کرد و می‌نالید و به آسمان و زمین بد می‌گفت و به همه نفرین می‌کرد

بخوانید