قصه کودکانه قشنگ اژدهای خجالتی داستان 4 تا 7 سال 336 روزی روزگاری یک چوپان در یک روستای زیبا زندگی میکرد. یکی از روزها، با ترسولرز به خانه رسید و با گریه و زاری گفت: چیز وحشتناکی دیدم! بهاندازه چهار اسبِ بزرگ بود و چنگالهای بلند و تیز داشت. بخوانید