داستان کودکانه ضدجنگ: جنگ دور شو! | بچهها برای بیدار کردن جنگ خیلی کوچک هستند داستان مصور کودکان 629 بِن و امیلی دوستان خوبی بودند. آنها هرروز در مزرعهی پشت خانهشان بازی میکردند. مزرعه با یک نهر آب به دو بخش تقسیم میشد. بعضی وقتها بِن سراغ امیلی میرفت. بعضی وقتها هم امیلی سراغ بن میرفت. بخوانید