شیطانترین بچههای شیراز بچههای دروازه سعدی هستند. بهقدری شریر، باهوش و بیمار هستند که خدا میداند
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : انتقام
داستان انتقام کلاغها / عاقبت تلخ خیانت در رفاقت
روزگاری سرباز وظیفهشناسی بود که با صداقت خدمت میکرد. او درآمدش را مثل بقیهی سربازها صرف خوشگذرانی خود نمیکرد و همه را پسانداز میکرد و نگه میداشت. روزی دو نفر از سربازان همگروه او که بدذات و بدجنس بودند، فهمیدند که او پسانداز دارد.
بخوانیدقصه های قشنگ: خشم شاهین / پایان تلخ انتقام
در زمانهای خیلی قدیم حاکمی در هندوستان میزیست که در قصر خود شاهینی داشت. آن شاهین سالها بود که در قصر حاکم زندگی میکرد و هر موقع که حاکم برای شکار از قصر خارج میشد شاهین را نیز همراه خود میبرد. روزی از روزها خداوند به حاکم پسری عطا کرد.
بخوانیدقصه آموزنده داوینچی: یاس سفید و توکا / چاه نکن بهر کسی، اول خودت، آخر کسی
یاس سفید بیچاره دیگر بیش از این تحمل نداشت. تعداد زیادی توکای مزاحم آمده بودند و روی شاخ و برگهایش نشسته بودند. آنها برای میوههای سیاه یاس آمده بودند و با چنگالها و نوکشان شاخ و برگهای یاس را میخراشیدند.
بخوانیدقصه های قشنگ فارسی: کلاغ انتقامجو / پیروزی اندیشه بر دشمن نیرومند
در دامنهی کوهی، درختی قرار داشت که روی آن یک کلاغ با جوجههایش زندگی میکرد. او روزها در پی غذا از لانهاش خارج میشد و بعدازآنکه غذایی مییافت به لانهاش مراجعت مینمود و با غذایی که آورده بود شکم جوجههایش را سیر میکرد.
بخوانید