سالها پیش، امپراتوری در کشور چین زندگی میکرد که عاشق آواز پرندهها بود. یک روز او چهچههی زیبای بلبلی را شنید. دستور داد تا بلبل را بگیرند و به قصر بیاورند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : امپراتور
قصه کودکانه: بلبل امپراتور || هانس کریستین اندرسن
یکی بود یکی نبود، در زمانهای قدیم، در کشور چین امپراتوری زندگی میکرد که قصر بسیار زیبایی داشت. تمام این قصر از جنس چینی بود، چینیای سفید، زیبا و گرانبها و درعینحال آنقدر ظریف و شکننده که موقع لمس کردن آن باید خیلی احتیاط میکردند.
بخوانید