در غرش رعد در نالهی باد در گریهی ابر بر دشت آباد در قامت کوه در چهرهی خاک در غنچهی گل در چشمهی پاک
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : افطار
داستان زیبا و آموزنده: افطار شیرین || کمک به نیازمندان
علی بود، فاطمه بود، و فرزندان دلبندشان. آنها روزه بودند. نزدیک افطار سفرهای پهن کردند. در سفره یککاسه شیر، یک ظرف آب و دو قرص نان گذاشتند. غذایشان همین بود.
بخوانید