قصه شب کودکانه: استکان کوچولو آب میخواست قصه های کودکانه 985 داستان کودکانه: روزی از روزها یک استکان کوچولوی قشنگ توی آشپزخانه آمد. بعد نگاهی به اینوروآنور انداخت و رفت توی یک سینی. توی سینی یک لیوان بود و یک پارچ آب. بخوانید