قصه کودکانه: شن کش و بیل و آبپاش | به جای رئیس بازی، به هم کمک کنیم! قصه های کودکانه 435 در گوشهی باغ بزرگی، یک انباری کوچک بود. آنجا پر از وسایل باغبانی بود. آن شب در انباری، بین شن کش و بیل و آبپاش دعوا شده بود. آنها داد میزدند و سر هم فریاد میکشیدند. بخوانید