فلفلی یک قورباغهی کوچولوی شیطان و بازیگوش بود. او دوست داشت سربهسر اینوآن بگذارد و بخندد. دم جنبانک یک پرنده کوچولو بود که روی درختی کنار آبگیر لانه داشت. شاخهای از درخت، درست روی آبگیر بود و لانهی او هم روی همان شاخه.
بخوانیدTag Archives: آبگیر
قصه کودکانه و آموزنده: آبگیر / حکایت اردک و لاک پشت هوانورد
گاهی بزرگترها برای شیرین تر شدن پند و اندرزهایشان، آنها را به صورت قصه در می اورند و از زبان حیوانات حرف می زنند. مثلاً قصه اردک ولاک پشت در مورد این است که «کجا باید حرف بزنیم» و «کجا باید ساکت باشیم». خودتان قصه را بخوانید ...
بخوانید