بایگانی/آرشیو برچسب ها : گرگ

قصه کودکانه: گرگی که آواز می‌خواند || گوسفند زرنگ و گرگ نادان

قصه-کودکانه-گرگی-که-اواز-می-خواند

داستان کودک: یکی بود یکی نبود. گرگ خاکستری درنده‌ای در جنگلی زندگی می‌کرد. زندگی گرگ بدون دردسر می‌گذشت؛ اما همسایه‌هایش از دست او آرامش نداشتند. البته نه‌فقط به این خاطر که گرگ مانند راهزن‌ها عمل می‌کرد و خوب و بد را از هم تشخیص نمی‌داد.

بخوانید

قصه کودکانه: گرگ و بره || برای حل مشکل، فکرت را به کار بینداز!

قصه-کودکانه-گرگ-و-بره

قصه کودک: هوا کم‌کم تاریک می‌شد که چوپان، گلۀ گوسفندان را از چراگاه جمع کرد و راه آغل را در پیش گرفت. تنها برۀ بازیگوش بود که با پروانه‌های زیبا مشغول بازی بود، بی‌خبر از اینکه گله خیلی از او دور شده است.

بخوانید

داستان کودکانه: پیتر و گرگ || وقتی پیتر، گرگ را شکار کرد

داستان-کودک-پیتر-و-گرگ

داستان کودک: یک روز صبح زود، پیتر درِ خانه‌شان را باز کرد و به سبزه‌زار پهناور رفت. دوست پیتر، پرندۀ کوچک که روی درخت بلندی نشسته بود تا چشمش به پیتر افتاد با خوشحالی گفت: «همه‌جا امن‌وامان است.»

بخوانید