Tag Archives: کتاب های طلایی

متن ساده رمان: الماس خدای ماه (الماس شوم) | جلد 56 مجموعه کتابهای طلایی

متن ساده رمان الماس خدای ماه ویکی کالینز ایپابفا (21)

سال ۱۷۹۹ بود. یک سپاه از سربازان انگلیسی، مهاراجه «تیپو» را در مقر فرماندهی‌اش واقع در «سرینگاپاتان» هندوستان محاصره کرده بود. یک‌شب که در اردوگاه سربازان انگلیسی، کاپیتان «جان هِرن کَسِل» و دو افسر دیگر کنار آتش نشسته بودند، «چارلز» برادر کاپیتان «جان هرن کَسِل»، نزد آن‌ها آمد.

بخوانید

متن کوتاه و ساده رمان: وحشی کوچولو / تنها در جزیره‌ای ناشناخته | جلد 55 مجموعه کتاب‌های طلایی

وحشی کوچولو The Little Savage نویسنده فردریک مَریات (23-)

اولین چیزی که یادم می‌آید این است که من و یک مرد اخمو در جزیره‌ای تنها مانده بودیم. او به‌جز دستورهایی که به من می‌داد، زیاد حرف نمی‌زد. هرچه من از او می‌پرسیدم: «آخر چطور شد که ما به این جزیره آمدیم؟»

بخوانید

داستان تام سایر: پسر ماجراجو | نوشته: مارک تواین | جلد 52 کتابهای طلایی

داستان ماجراهای تام سایر نوشته مارک تواین جلد 52 کتابهای طلایی (15)

پیرزن جلو خانه ایستاده بود و فریاد می‌زد: «تام! نمی‌دانم این بچه کجا رفته است؟ های تام!» جوابی نیامد. پیرزن رفت کنار در خانه که باز بود؛ اما از تام نشانی نبود. پیرزن صدایش را بلندتر کرد: «آهای - تام!» صدای آهسته‌ای از پشت سر به گوشش رسید و او درست به‌موقع سرش را برگرداند و پسربچه‌ای را که می‌خواست فرار کند، گرفت

بخوانید

گرگ دریا: داستانی از دریاهای دور | نوشته: جک لندن | جلد 51 از مجموعه کتاب‌های طلایی

گرگ دریا: داستانی از دریاهای دور | نوشته: جک لندن | جلد 51 از مجموعه کتاب‌های طلایی 1

صبح زودِ روزی از روزهای ماه ژانویه بود. مه غلیظی خلیج سانفرانسیسکو را پوشانده بود. یک کشتی کوچک به نام «مارتینِز» در خلیج می‌گذشت. هَمفری وان ویدن، منتقد ادبی که در عرشه‌ی کشتی ایستاده بود و مسافرها را تماشا می‌کرد به هم‌سفرش گفت: «نه، هیچ جای نگرانی نیست. ناخدا کاملاً به شرایط جوی و اوضاع‌واحوال دریا آشناست.»

بخوانید