قصه کودک: طوفان شدیدی در جنگل میوزید. باد، با قدرت، برگ درختان را به زمین میریخت و حتی درخت بلندی را نیز شکسته بود باوجوداین، پرندگان و حشرات، صبورانه به کار خود مشغول بودند.
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : پروانه
قصهی کودکانه: بچه خارپشت و پروانه زرد || بیاجازه جایی نروید!
چه روز دوستداشتنی بود، همهی خارپشتهای کوچولو تنیس بازی میکردند. همهی آنها بهغیراز بچه خارپشت. او روی چمن نشسته بود و به اطرافش نگاه میکرد.
بخوانیدداستان کودکانه: از کرم ابریشم تا پروانه… || قصهی پروانهها
یک پروانه میتواند به رنگارنگیِ شادابترین گلهای بهاری باشد؛ اما چند ماه قبل، همین پروانه، یک کرم ابریشم پشمالوی بامزه بود.
بخوانیدداستان مصور کودکانه قصهی کرمِ ابریشم || داستان پیلهها
یک کرم ابریشم کوچولو بود که شبها همیشه طاقباز میخوابید. شاید برای همین بود که همیشه خوابهای عجیب میدید. صبحها، وقتی خوابهای خودش را برای کرم ابریشمهای دیگر تعریف میکرد...
بخوانیدشعر کودکانه «پروانهی رنگارنگ» سروده: مهری طهماسبی دهکردی
پروانهای رنگارنگ ○○○ دیدم تو باغ گلها
بخوانید