در نزدیکی شهر «کجوج» چند باغ وجود دارد که تا ساحل رودخانه کوچکی که به دریا میریزد، کشیده شدهاند و تابستانها منظره دلفریبی پیدا میکنند. در آن نزدیکی پسر و دختری بودند که در همسایگی یکدیگر زندگی میکردند. اسم پسرک «کنود» بود و اسم دخترک «هانشن».
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : هانس کریستین اندرسن
قصه کودکانه: کلاوس کوچک و کلاوس بزرگ
در دهکدهای دو مرد زندگی میکردند که هر دو یک اسم داشتند، اسم هر دو «کلاوس» بود. یکی از آنها چهار اسب داشت و دیگری فقط یک اسب. برای اینکه این دو نفر از هم تشخیص داده شوند، مردم به آن که چهار اسب داشت «کلاوس بزرگ» و به آن که فقط یک اسب داشت «کلاوس کوچک» میگفتند.
بخوانیدهانس کریستین اندرسن، زندگی و آثار
هانس کریستین اندرسن، که قصههایش سرشار از زیبایی و پاکی و خوشبینی است، در سال 1805 در شهر کوچک اودنس، که ۲۲ مایل با کپنهاگ فاصله دارد و در آن زمان پر از افراد خرافاتی و کوتهفکر بود، در خانواده بسیار فقیر به دنیا آمد.
بخوانیدمجموعه قصه فندک جادو : جلد 30 کتابهای طلایی برای نوجوانان
فندک جادو جلد 30 کتاب های طلایی است که دربردارنده دو قصه است: فندک جادو نوشته هانس کریستین اندرسن و قصه اسب کُرند
بخوانیدصندوق پرنده: مجموعه قصه های هانس کریستین اندرسن / جلد 28 مجموعه کتابهای طلایی برای نوجوانان
صندوق پرنده، جلد 28 کتابهای طلایی است که در بردارنده سه قصه نوشته هانس کریستین اندرسن است...
بخوانید