داستان آموزنده: شیری که پادشاه جنگل بود بیمار شد و پس از چندی درگذشت. ددان و حیوانات وحشی جنگل از مردن او غصه خوردند و چون بدون شاه نمیتوانستند جنگل را اداره کنند به فکر افتادند که برای خود شاهی برگزینند؛
بخوانیدبایگانی/آرشیو برچسب ها : میمون
قصههای لافونتن: داستان پلنگ و میمون || ارزش خنده
داستان آموزنده: پلنگی و میمونی را برای نمایش به بازار بردند. در آغاز پلنگ به صحنه آمد. مردم از هیبت او ترسیدند و پلنگ هم بهجای اینکه ترس آنها را بریزد غرشی کرد
بخوانیدداستان مصور کودکانه: تخم طلایی و میمون جادویی
روزی روزگاری در سرزمین چین، کوهی بود به نام «کاکازان». در بالاترین نقطه این کوه، یک ستون سنگی بهطرف آسمان بالا رفته بود. روی این ستون سنگی، تخممرغ خیلیخیلی بزرگی قرار داشت...
بخوانیدقصه تصویری کودکانه «میمون بدشانس»
تاحالا شده دست به هر کاری بزنید، درست از آب درنیاید؟ قصه میمون بدشانس هم درباره همین مشکل است. اما آیا واقعاً بدشانسی باعث این مشکلات می شود یا بیدقتی، عجله و ناآشنایی با روش درست انجام کارها؟
بخوانیدقصه کودکانه: دمم کو؟ ، عقل که نباشد جان در عذاب است …
یک روز حیوانات جنگل از خواب بیدار شدند و متوجه شدند که دم ندارند. یکی دم همه انها را دزدیده بود ...
بخوانید