یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود. مورچه پرکار و زحمتکشی بود که همیشه کار میکرد، دانه جمع میکرد به دیگران کمک میکرد، خانه میساخت. خلاصه روزی نبود که دست به کاری نزند.
بخوانیدTag Archives: موش
قصه کودکانه چه قدر میخوابی آقاموشه؟ / خواب زمستانی
آقاموشه، یک موش قهوهای تپل بود. چند روزی بود که او مرتب اینطرف و آنطرف چرت میزد و خوابش میبرد. آن روز هم کنار سنگی خوابش برده بود.
بخوانیدقصه کودکانه: آقا موش باهوش / و گربه ی نادون
یک آقا موش بود که خیلی باهوش بود. روزی توی لانهاش خوابیده بود، صدای میومیو شنید. از خواب پرید. نگاه کرد و دید یک گربه چاق و چله جلو در لانه نشسته است.
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: مسواك كوچولوی تنها و 4 قصه دیگر / با صدای: مریم نشیبا #15
فهرست قصه های این مجموعه: 1- مسواك كوچولوی تنها 2- سنگی روی ریل قطار 3- شبی كه موش كوچولو بیدار ماند 4- لاكپشت كوچولوی قهرمان 5- مامان کلاغ مهربان
بخوانیدقصه صوتی کودکانه: موش موشی بازیگوش و 4 قصه دیگر/ با صدای: مریم نشیبا #12
فهرست قصه های این مجموعه: 1- موش موشی بازیگوش 2- لانه ای برای ببر 3- لنگه جوراب تنها 4- مرد كشاورز و چغندر بزرگ 5- یك كار خوب
بخوانید