مورچهای تمام تابستان توی کشتزارها اینسو و آنسو میدوید و برای زمستانش دانههای گندم و جو جمع میکرد. سوسک سرگینغلتانی که شاهد فعالیت مورچه بود
بخوانیدTag Archives: مورچه
قصههای ازوپ: از هر دست بدهی از همان دست میگیری!
مورچۀ تشنهای که برای خوردن آب به جویباری نزدیک شده بود، به داخل آب افتاد و آب او را با خود برد.
بخوانیدداستان علمی تخیلی کودکان: مورچه هنرپیشه || سفر به لانه مورچهها
فکرش را هم نمیتوانید بکنید که چه کسی قرار است به کلاس درس خانم فریزل بیاید. دیروز صبح وقتی کیشا وارد کلاس شد، با خودش میهمان کوچولویی آورده بود. کیشا گفت: «بچهها بیایید دوست من مورچه را ببینید و خوشامد بگویید.»
بخوانیدمجموعه شعر کودکانه: شعرهای زیبای کودکانه / خانم کوچولو کجا میری؟
شعرهای زیبای کودکانه: خانم کوچولو کجا میری؟ چه کیف و کفش خوشگلی!
بخوانیدقصههای لافونتِن: داستان شکارچی و کبوتر || پاداش کمک به دیگران
داستان آموزنده: کبوتری کنار جوی آبی نشست و به آب نوشیدن پرداخت. ناگهان دید مورچهای در آب افتاده و هر چه میکوشد نمیتواند خود را از غرق شدن نجات بدهد. کبوتر بهشتاب برگ درختی را کنار مورچه به آب انداخت
بخوانید