Tag Archives: مورچه

قصه کودکانه: مورچه‌ها و دانه‌ی گندم | تنبلی خیلی زشته!

قصه-شب-کودک-مورچه‌ها-و-دانه‌ی-گندم

در یکی از روزهای گرم تابستان دو مورچه از لانه‌شان بیرون آمدند. برای چی؟ برای آنکه دانه‌ای پیدا کنند و برای خوردن به لانه بیاورند. از همان اول که مورچه‌ها راه افتادند. یکی از آن‌ها تنبلی کرد و گفت: «این دیگر چه‌کاری است؟ چرا ما باید توی این گرما دنبال غذا برویم؟ نمی‌شود صبر کرد وقتی هوا خوب خنک شد برویم؟»

بخوانید